محل تبلیغات شما

امروز دوباره پنج هزار کیلومتر آنطرف‌تر نشسته در شرکتی با همان آدمها. آن بیرون سرد است و اینجا بی نهایت ساکت. دو روز پیش اما نشسته بودیم بالای تپه ای از جنگل های لویزان و به منظره پایین نگاه می کردیم. هنوز فکر می کنم باید یاد بگیرم بتوانم بی خیال و بی طمع تمام روزها را آن بالا بنشینم و فقط بخوانم و شاید بنویسم.باید در این حوالی چهل سالگی یاد بگیرم طمع را به تمامی در خودم بکشم

با صدای بی صدا، مثل یک کوه بلند، مثل یه خواب کوتاه

درد من مرگ دلم بود

های نخراشی گونه‌ام را به غفلت تیغ

بی ,طمع ,های ,نشسته ,یاد ,بگیرم ,یاد بگیرم ,را به ,را آن ,روزها را ,تمام روزها

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها